فهرست مطالب
الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران 1
پیوند معماری با طبیعت 4
هندسه 6
شناخت قوس ها و تاق ها 15
شناخت گنبد 16
مقرنس کاری 18
مقرنس کاری در دوره صفویه 19
بررسی شکل گیری گنبد با مروری بر گنبدهای اسلامی و ایرانی 22
تعریف گنبد 22
پیشینه گنبد 23
معنای لغوی گنبد 25
بررسی کالبدی گنبد 26
گنبد با تزیینات بنایی توخالی 27
سبک سازی 27
بخش های گنبد 29
گونه های گنبدهای ایارنی از دید نیارشی 30
گونه های گنبدهای ایرانی 31
اجزا گنبد و فلسفه آنها 34
مقرنس در معماری 37
مقرنس چیست 38
تاریخ مقرنس در ایران و جهان اسلام 39
مقرنس از دیدگاه فنی و کاربردی 46
روش کاشانی برای محاسبه قوس ها 48
منابع: 57
الهام و برداشت از مفاهیم بنیادی معماری ایران:
در شکل گیری معماری ایران؛ نظر جهان بینی و تفکر ارتباط بسیار نزدیک با فضا داشته است. این امر ممکن است در مرحله جستجوگر حل مسائل جوی و اقلیمی بوده باشد ولی در مراحل تکمیلی، ذهنیتی مشهود است که در آن کلیه تحولات عقلانی و تخیلات معنوی نفوذ کرده اند. همان گونه که پیوند نگاه به دنیا و زندگی در جوشش مکان ها و فضاها در تمامی ساختمان های معماری سنتی به چشم می خورد.
در این تحلیل ویژگی هایی قابل استخراج است که تقریباً خاص این مملکت است و طبیعتاً از آنجا که بستر ارزش اصلی آن اسلام بوده است این ویژگی های کالبدی و فضایی معماری در درگیر کشورهای اسلامی نیز قابل مشاهده است.
در انتهای این تحلیل و استخراج ویژگی ها، شاید مفید باشد که مسیر شکل دهی فضا را با دیگر معماری های جهان مقایسه نمود و حضور فرهنگ را در این پیوند جست. در ضمن کاملاً روشن است که معماری همیشه آینه انسان و آرزوهایش بوده است و در شکل گیری معماری های جهان بدون شک ارزش های فناناپذیر و جاویدانذ حضور دارند که فصل مشترک آن موجودیت انسان در زمین و جهان بینی اوست.
در مطالعه معماری ایرانی و استخراج مفاهیم مبانی و ویژگی های آن کاملاً روشن است که اساس و شالوده اصلی آن در فلسفه وجودی این سرزمین بوده است و در نتیجه، مطالعه آن بدون عمیق شدن در مسائل اجتماعی، فرهنگی، دینی و ادبی نا ممکن است و روش تطبیقی و رفت و برگشتی بین قالب ( صورت) و فلسفه اجتناب ناپذیر می باشد. دشواری این تحلیل از همین جا آغاز می شود. چرا که کالبد همیشه قابل علمی است به ویژه هنگامی که این نقد در ارتباط با محیط فیزیکی و جغرافیایی صورت می گیرد. مطلب پیچیده تر، راز فضای فرهنگی است که بدون سفر عاشقانه در ژرفای انتزاعی و معنوی آن به دست نمی آید.
تمام معماری های برجسته جهان رازی دارند که فقط با چشم دل می توان به آن راه یافت. در ایران این نگرش عاطفی هنگامی حاصل می شود که تعادل و پیوندهای محیطی و معنوی انسان با استحکام و تعادلی مطلوب برپا شده باشد.
در این راستا به مواردی اشاره می کنیم:
1- درون گرایی:
درون گرایی مفهومی است که به صورت یک اصل در معماری ایران وجود داشته و با حضوری آشکار، به صورت های متنوع، قابل درک و مشاهده است.
ویژگی معماری غیر قابل انکار آثار و ابنیه ای مانند خانه، مسجد، مدرسه، کاروانسرا، حمام و غیره مربوط به خصوصیت درون گرایانه آن است که ریشه ای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی- فلسفی این سرزمین دارد.
با یک ارزیابی ساده می توان دریافت که در فرهنگ این نوه معماری، ارزش واقعی به جوهر و هسته باطنی آن داده شده است و پوسته ظاهری، صرفاً پوششی مجازی است که از حقیقیتی محافظت می کند و غنای درونی و سر بسته آن تعیین کننده جوهر و هستی راستین بنا است و قابل قیاس با وجوهات و فضای بیرونی نیست.
درون گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که در آن شرایط کالبدی با پشتوانه تفکر، تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمأنینه خاطر و آرامش اصیل در درون به نظمی موزون و متعالی رسیده است.
به طور اعم و بر اساس تفکر شرقی و در سرزمین های اسلامی، جوهر فضا در باطن است و حیات درونی، به وجود آورنده اساس فضا است.
امر توجه به مسائل درونی بر اساس فرهنگ، نوع زندگی، آداب و رسوم و جهان بینی شکل گرفته است که همراه با مسائل محیطی، جغرافیایی و اقلیمی معنای نهایی خود را به دست آورده است. معنایی که از فطرت خود انسان نشأت گرفته است.
2- مرکزیت:
ویژگی موازی با مسأله درون گرایی، مرکزیت در فضای معماری است. سیر تحول عناصر پراکنده ( کثرت ها) به وحدت مرکزی در اغلب فضاهای معماری دنیای اسلام به چشم می خورد. حیاط خانه ها، مساجد، مدرسه ها و کاروانسراها هسته های تشکیل دهنده این تفکر و رساندن عناصر عملکردی یا جزئیات میانه و دور به مرکز جمع کننده تنوع ها و گونه گونی ها می باشند. این فضای درونی مرکزی که گاه می تواند چیزی غیر از حیاط مرکزی باشد تنظیم کننده تمام فعالیت ها بوده و اصل و مرکز فضا را در قسمتی قائل است که نقطه عطف و عروجی استثنایی در آن رخ می دهد.
3- انعکاس
در اغلب فضاهای معماری ایران منظره کلی حاصل از شکل گیری عناصر کالبدی، به وجود آورنده کلیتی بصری است که اجزای آن در قالب محور بندی های حساب شده و منظم چارچوبی را تشکیل می دهند که در آن موضوع شکل و تصویر به کمال می رسد. اجزاء ترکیبی در محورهای افقی و عمودی همراه شد صعودی داشته و به منظور دستیابی به مرکزیت دید ( تصویر) خط حرکت عمودی در فضاهای باز به طرف آسمان و نور تنظیم می شود که پیوند معماری، نور، آسمان و انعکاس را به عنوان نتیجه بصری به دست می دهد. بهترین نمونه های این شکل گیری منظم از طریق انعکاس را می توان در آینه های مابعد الطبیعی مساجد چهار ایوانی ایرانی دانست.
انسان در گردش محوری خود به طرف جهات مختلف این کلیت فضایی منجسم را حس می کند که گویای نظام فکری منظمی است که در آن مرکزیت فضا و زمین در مرکزیت ( توحید) آشتی دهنده عوامل اتصال زمین و آسمان است.
در مرکز مساجد چهار ایوانی سطح آب از لحاظ بصری به عنوان آینه انعکاس دهنده نه فقط بدنه های اطراف را معرفی می کند بلکه به علت موقعیت استثنایی خود ( مرکز) تمثیل داستان آسمانی منعکس در تلألؤهای آب به عنوان تصاویر برگردان حاضر ولی غیر مادی از زندگی انسان ها در میل به حقیقتی بالاتر و جاویدان است.
Copyright - Developed By Alpar ©